جوان آنلاین: ایران هم مثل بیشتر نقاط دنیا درگیر اثرات تغییر اقلیم شده که افزایش دما و کاهش بارندگیها از مهمترین اثرات این اتفاق است. با اینکه طی چند دهه اخیر بیشتر مناطق ایران با خشکسالیهای شدیدی دست و پنجه نرم میکند، اما در کنار این پدیده، بارشهای شدید و رگباری هم موجب بروز سیلابهای ویرانگری میشود. از بین بردن جنگلها، نفوذ ناپذیرکردن سطح زمین با توسعه شهرها، تجاوز به حریم رودخانهها و خارج کردن شکل طبیعی آنها از جمله عواملی است که بروز سیل و شدت آن را در حوزه آبخیز و شهرهای پایین دستشان افزایش میدهد، اما نکته حائز اهمیت این است که با یک برنامهریزی درست و اجرای طرحهای آبخیزداری نه تنها میتوان جلوی سیلابها را گرفت بلکه با ذخیره آب باران در دوران کم بارشی از این نعمت الهی به درستی بهره برد. با این تفاسیر و در کمال تأسف باید گفت سوءمدیریتها باعث شده است طرحها روی میز ادارات و سازمانها خاک بخورند و خانهها و زمینهای زراعی و دام روستاییان هم زیر خروارها گل و لای حاصل از سیلابها مدفون شوند.
بیآبی و سیل دو مشکل اساسی مناطق مختلف ایران و جهان بر اثر تغییر اقلیم است؛ دو مسئله متضادی که راهکاری مشترک دارند، اما آنطور که کارشناسان میگویند اگر به موضوع شهر خردمند و حوزه آبخیز پایدار توجه شود، بخش زیادی از مشکلات رفع میشوند و جلوی حوادث ناگوار هم گرفته میشود.
در همین رابطه هادی معماریان، دانش آموخته دکترای آبخیزداری با بیان اینکه مدیریت شهر و حوزه آبخیز بالا دستش چاره بسیاری از اتفاقات است، میگوید: «ما چه در شهرهای خشک و چه مرطوب، به حوزه آبخیز بالادست، دست اندازی میکنیم و حوضه را در برابر سیل حساس، نفوذ ناپذیر و آسیب پذیر میکنیم.»
وی ادامه میدهد: «ضمن اینکه باید به شهر اسفنجی که راهکاری در آبخیزداری شهری است توجه کنیم. در این شیوه آب باران به محض بارندگی به زمین نفوذ پیدا میکند و به رواناب بدون استفاده تبدیل نشده یا به سمت فاضلاب هدایت نمیشود.»
این کارشناس در تشریح این شیوه میگوید: «ابتدا محوطهسازیهایی برای جذب رواناب از سطوح غیر قابل نفوذ ایجاد میشوند و سپس آبها به صورت متناوب و آرام به شیارها نفوذ میکنند. البته این روشکمترین اثر را روی اکوسیستم گذاشته و با طبیعت سازگار است. آب انبارها نیز که از راهکارهای بومی و سنتی برخی نقاط ایران است همین هدف را دنبال میکنند که هنوز هم در این مناطق کماکان با سیلاب مواجه نمیشویم.»
معماریان تأکید میکند: «مفهوم جامع و کامل آبخیزداری شهری یعنی تا حد امکان برای نفوذپذیرکردن سطوح باید از روشهای سازگار با طبیعت استفاده کرد، اما متأسفانه نگاه غالب در مدیریت شهرها، روشهای سازهای و هیدرولیکی است و نفوذپذیری زمین را با آسفالت و بتن از بین میبرند. باید برای جلوگیری ازسیلاب و بهرهمندی بیشتر از آب باران، بهترین روشها را با توجه به اقلیم منطقه و فرهنگ مردم و آگاهسازی آنها انتخاب و اجرا کرد.»
نتایج یک تحقیق در ایران نشان میدهد «۷۰ درصد آب حاصل از بارشهای کشور تبخیر میشود»، «۱۱ درصد بارشهای کشور به سیلاب تبدیل میشود»، «در صورت هدایت روانابها به سفرههای زیرزمینی ۷۰ درصد آب باران قابل استفاده است»، «۴۰ درصد منابع آبی جدید در صورت مدیریت آب باران ایجاد خواهد شد» و از همه مهمتر وقتی به یکی از گزارشهای تأمین آب که در چین منتشر شده است رجوع میکنیم، میبینیم نوشته است: «۸۰ درصد آب باران در چین با بهرهمندی از شهر اسفنجی ذخیره و جذب میشود.»
یک سیل و صدمات جانی و مالی فراوان
کافی است سری به استانهای ایران بزنیم تا ببینیم در آخرین روزهای بهار که دمای هوای برخی مناطق تا ۵۰ درجه سانتیگراد رسیده، باران چه خسارات و ویرانگریهایی بر جای گذاشته است.
به عنوان مثال مازندران طی روزهای اخیر در مدار سیل قرار گرفته و خسارتهای فراوانی به بخشهای کشاورزی و دامی و زیرساختهای آن وارد شده است. این در شرایطی است که هنوز سرنوشت مفقودی سیلاب کندوان نیز مشخص نشده است.
بارشهای روزهای آخر بهاری خسارتهای فراوانی را در مازندران بر جای گذاشت، از سیلاب مخرب چالوس گرفته تا بارشهایی که در ارتفاعات کوهستانی کجور، نور، بلده و بابل رخ داده است.
چند روزی از سیل مخرب محدوده دربند کندوان میگذرد. این سیلاب تاکنون دو فوتی داشته و تلاش برای پیدا کردن مفقودی سوم ادامه دارد.
سیلاب وقتی به وقوع پیوست که بیشتر مازنیها درگیر کار و کشت و کشاورزی بودند و همین مسئله آنها را با خسارات و ضررهای زیادی مواجه کرد.
معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای مازندران میگوید: «زمان وقوع سیل دِبی آب رودخانه چالوس هشت متر مکعب بر ثانیه بود و رودخانه روندی عادی داشت. حدود ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه پنجشنبه جریان سیلابی به جاده و رودخانه رسید که با توجه به استقرار یک واحد پذیرایی در قسمت انتهایی مسیل به دلیل توقف خودروهای مسافران در مجاورت و پارکینگ رستوران منجر به وقوع خسارت شد.»
محمد موسوی درباره دِبی این سیلاب نیز توضیح میدهد: «جریان طغیانی این سیلاب که آغاز تا فروکش کردن آن حدود ۳۰ دقیقه بود، بر اساس مقطعبرداریهای انجام شده در زمان پیک ۳۴ متر مکعب بر ثانیه بود که حدود یکششم حجم پیک سیلاب ۷ مرداد سال قبل واسپول چالوس است.»
وی با بیان اینکه جریانهای واریزهای قدرت تخریب بالایی دارند، تصریح میکند: «بررسیها نشان میدهد که حداکثر ۳۰ درصد این سیلاب را آب تشکیل میداد و مابقی آن واریزه کوهی، سنگ، چوب و گل و لای بود. به همین دلیل نیز قدرت تخریب آن در نقطه تلاقی با جاده بالا بود و چند خودرو را با خود برد.»
معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای مازندران با اشاره به توپوگرافی منطقه وقوع سیل و مسیر سیلاب میگوید: «طول این مسیل که از ارتفاع ۴ هزار متری آغاز میشود و تا ارتفاع حدود ۲ هزار متری امتداد مییابد نزدیک به ۱۱ کیلومتر است. در این ۱۱ کیلومتر هیچ رودخانه و سازهای وجود ندارد. میانگین شیب این مسیل در طول ۱۱ کیلومتر ۶۷ درصد است که شیب بسیار بالایی برای یک مسیر جریانی محسوب میشود.»
هنوز فصل اول سال ۱۴۰۳ به پایان نرسیده، اهالی مناطق کوهستانی بخش کجور نوشهر اولین سیلاب را همزمان با برداشت محصولات زراعی تجربه کردهاند و این حادثه روستاهای مختلفی را درگیر کرده است.